معرفت

ناگفته ها (محسن معتمدی)

چه خوب که تموم شد

بعد از این همه جلسه و تشکیل کمیته و شورا ی برنامه ریزی و مشاور و گفتگو با بزرگان و اقایون و

ائمه جماعت و همه و همه بالاخره انتخابات شور ا به نحو احسنت انجام شد و نتیجه داد.

خدا را شکر راحت شدیم از این به بعد باید دنبال مسایل شهر باشیم و هرچه در توان داریم

برای آبادانی و رشد فرهنگی شهر مان مایه بگذاریم  به کمک امیر کبیر شهرمان البته اگر

عزلت نشینی اختیار نکند و شروع به خاطره نوشتن نکند.

مسایل اجتماعی و سیاسی شهر احساسات نمی شناسد.

ما هر آنچه توانستیم انجام دادیم خواب نشد این همه حرفشان است.

دیروز بر خلاف خیلی از کسانی که برای انتخابات شورا دنبال منافعشان بودند مردم برنده

بودند و بقیه آخرتشان را به دنیایی گذرا فروختند.

پیرزنی که بعد از هشتاد سال عمر با عزت بازیچه عده ای شده تا به برگه ای که بیرون از

شعبه اخذ رای به او داده بودند رای دهد غافل از اینکه چه کار می کند اصلا آنها را می شناسد

انتخاباتی که تبلیغاتش تازه از ساعت 8 صبح روز انتخابات در کنار شعب اخذ رای شروع

شده بود کارتهایی که روی آنها  اسامی کاندیداهای انتصابی نوشته شده بود. به اینها رای بدهید

لج و لجبازی در این انتخابات حرف اول را می زد حوزه در مقابل حوزه چشم در مقابل چشم

هنوز حزفهایت و قسم هایت که می گفتی به شرافتم قسم در گوشم مانده و به امید وعده هایت

روزهای پر از امید را می گذرانم هر چند واقعیت چیزی دیگر است و می بینم ولی می گویم این

طورنیست

حماسه اول انجام شد حماسه دوم هم به صورتی دیگر رقم خورد به امید حماسه سوم و

وحماسه هایی دیگر

شهری که دوستش داریم شده بازیچه و ملعبه کسانی که منفعتشان در اختلاف است

این مردمند که انتخاب می کنند اعتمادشان را به دست آورید تا رای شان را یکسان سازید